التهاب یک واکنش بافتی موضعی است که در پاسخ به آسیبی که به دنبال پاتوژن میکروبی ،توکسین،جسم خارجی، تروما و یا بدخیمی شروع میشود.شروع یک پروسه التهابی زمانی است که سلولهای اندوتلیال و سلولهایی که مقیم در بافتها هستند فعال میشوند و باعث فراخوانی و فعالیت سلولهای نوتروفیل و مونوسیت و آزاد شدن مدیاتورهای التهابی میشوند.به دنبال آزاد شدن مدیاتورهای التهابی نفوذپذیری ( Permeability ) عروق افزایش مییابد و خروج پروتئینهای پالسما و مایع با یا بدون پاسخ سلولی اتفاق میافتاد که بدنبال این تغییرات نشانه های ظاهری التهاب شامل قرمزی،درد،گرما و تورم بروز میکند.
سیستم دفاع بدن شامل دو بخش است: ۱) innate یا ذاتی ۲ ) adaptive یا تطبیقی
innate -1 یا ذاتی : در همه میزبانها وجود دارد و اساس آن شناسایی مولکولهای سطحی پاتوژنها ( که طی سالها ثابت مانده اند ) است.
در واقع در این سیستم یک گیرندههای شناسائی الگو یا (PRP) pattern recognition (receptors) با الگو شناسایی ثابت وجود دارد .که توسط سلولهای ژرم الین بروز مییابند و پاتوژنها را شناسایی میکنند و انواعی از مکانیسم هایی که منجر به حذف آن آنتیژن یا مولکول سطحی پاتوژن میشود را فعال میکنند.
سلول هایی که در سیستم ایمنی ذاتی فعال هستند PMN : (ائوزینوفیل،بازوفیل، نوتروفیل) مونوسیت ، دندریتیک سل ها ،NK سلها و ماست سلها که به صورت غیر اختصاصی با عوامل پاتوژن برخورد میکنند.
این سیستم دفاعی به خاطر این که خط اول دفاع بر علیهِ آنتیژن هاست به صورت غیر اختصاصی عمل میکند یعنی تمام میکرو ارگانیسمهای دارای PAMP را که الگوهای مولکولی وابسته به پاتوژن ها هستند را شناسائی میکند و بر علیه شان عمل میکند بنابر این پاسخ ایمنی ذاتی سریع تر خواهد بود. در این سیستم دفاعی حافظه ایمنی یا Memory وجود ندارد.
(Pathogen associated molecular pattern (PAMP :
ساختارهای مولکولی تغییر ناپذیری هستند که توسط گروههای وسیع ای از میکربها و عوامل پاتوژن بیان میشوند و توسط گیرندههای شناسایی الگو (PRP) در سیستم ایمنی ذاتی شناسایی میشوند و شروع کننده واکنش دفاعی بر اساس سیستم ایمنی ذاتی یا innate هستند.
Adaptive – 2 :
مجموعهای از پاسخهای ایمنی با واسطه لنفوسیت B و T است . پاسخهای ایمنی ایجاد شده توسط این سلولها بر پایه شناسایی آنتی ژن اختصاصی توسط رسپتورهای clonotypic قرار دارند که محصوالت ژنهایی هستند که در جریان تکاملی و طی حیات ارگانیسم بازآرایی میشوند.
سه ویژگی دستگاه ایمنی adaptive :
۱) دارای گیرندههای اختصاصی برای آنتی ژنها هستند.
۲) حافظه ی ایمنی یا :
memory زمانی که یک آنتی ژن وارد بدن میشود یک تعدادی از سلولهای T که بازوی سلولی سیستم ایمنی تطبیقی هستند فعال میشوند و باعث تحریک و فعالیت سلولهای Bمیشوند . و آنتی بادی های اختصاصی آن آنتی ژن تشکیل میشود و باعث شروع پاسخ ایمنی اوّلیه میشود. اگر همین آنتی ژن برای بار دوم وارد بدن شود سیستم ایمنی آن را سریع تر شناسایی میکند و پاسخ ایمنی برای بار دوم شدید تر و سریع تر است.
۳) تحمل یا tolerance :
سیستم ایمنی میتواند بافتهای خود را از بافتهای غیر خودی تشخیص دهد اساس بسیاری از بیماریهای اتوایمیون بهم خوردن تولرانس و واکنش بدن علیه بافتهای خودی است.
سیستم ایمنی adaptive دارای دو بازوی سلوالر) توسط ( T cell و بازوی هومورال )توسط )B cell است و معرفی, شناسایی و برخورد با آنتی ژن توسط بازوی سلوالر یا همورال این سیستم ایمنی زمان بر است . در نتیجه پاسخ این سیستم ایمنی با تاخر بروز میکند.
آنتیژن:ملکول های خودی یا بیگانه هستند که توسط دستگاه ایمنی ذاتی یا تطبیقی شناسایی میشوند و باعث تحریک سلولهای B وT و ترشح آنتی بادی میشوند.
آنتی بادی:
توسط لنفوسیتهای B بالغ ترشح میشوند و حاوی زنجیرههای سبک و سنگین هستند. به عنوان بازوی همورال سیستم ایمنی تطبیقی عمل میکنند. آنتی بادیها هم میتوانند به صورت گیرنده در سطح سلول B عمل کنند و هم آنتی بادی میتواند آنتی ژن را به صورت متصل بر سطح سلولهای B و یا محلول در پالسما شناسایی کند و به آن متصل شوند و به عنوان جز همورال سیستم ایمنی تطبیقی در پالسما و مایعات بدن ترشح میشوند.
:)cluster of differentiation(CD
مولکولهایی که بر سطح لنفوسیتها قرار میگیرند و مشخصه آنها هستند و باعث طبقه بندی تشخیصی آنها میشوند. زمانی که این سلولها در تیموس یا مغز استخوان بالغ میشوند این مارکرها در سطحشان ظاهر میگردد
:Co-stimulator
مولکولهایی که در سطح سلولهای )antigen presenting cell(APC بروز میکنند و هنگامی که به لیگاندهایی در سطح سلول T فعال شده متصل میشوند باعث تسریع و تشدید فعالیت T cell میشوند.
سایتوکاینها :
پروتئینهای محلولی هستند که توسط طیف وسیعی از سلولها تولید میشوند و در تنظیم رشد و تکامل و فعال شدن سلولهای ایمنی و میانجی گری التهابی نقش دارند . برخی از سایتوکاینها چندین عملکرد دارند. قادر هستند بر روی طیف وسیعی از واکنشهای ایمنی ذاتی یا اکتسابی تاثیر بگذارند.
:MHC که در انسان به عنوان HLA نامیده میشود مجموعهای از ژن هاست که محصوالت آنها خصوصیات ایمونوژنیک فرد را تعیین میکند.در حفظ بافت پیوندی حیاتی است و با بروز بعضی از بیماریهای ایمنی ارتباط دارد.
منشا سلولهایی که در ایمنی ذاتی و تطبیقی دخالت دارند از stem cell )سلولهای بنیادی( مغز استخوان است.
این نمودار بیان کننده تکامل سلولهای خون ساز است که در آن stem cellها به سلولهای multi_potential تبدیل میشوند.
این سلولها به دو پیش رده پیش میلوییدی و لنفویدی تبدیل میشوند . این سلولهای پیش ساز, تحت تاثیر CFU(colony forming unit)مربوط, به سلولهای خاصی تبدیل میشوند .
برای مثال وقتی پیش ساز میلویدی تحت تاثیر بازوفیل colony forming unit قرار میگیرد تبدیل به بازوفیل میشود.توجه داشته باشید که NK سلها جز سیستم ایمنی ذاتی اند اما از پیش ساز رده لنفوییدی مشتق میشوند .این سلولها مارکرها و مولکولهای سطحی لنفوسیتهای B و T را ندارند.
سلولهای سیستم ایمنی ذاتی:
نوتروفیل:
مهممترین بخش سیستم ایمنی ذاتی را تشکیل میدهد و از پیش ساز رده میلوییدی مشتق میشود.
در همه اشکال التهاب دخالت دارند . این سلولها هم به عنوان effector یا عامل ایجاد کننده التهاب و هم به عنوان تشدید کننده پاسخ التهابی ایفای نقش میکنند.
اگر به صورت کنترل نشده تجمع و فعال شوند باعث آسیب و تخریب بافت میزبان میشوند. )بیماریهای کالژنوز ، واسکولیت ،)……,GN
۱) فاگوسیتوز (مهمترین)
۲)کموتاکسی
۳)آزاد کردن فاکتورهای پروتئولیتیک و توکسیک
۴)آزاد کردن رادیکالهای آزاد اکسیژن
۱) فاگوسیتوز: هنگامی که یک عامل خارجی وارد بدن میشود نوتروفیلها آنها را شناسایی
میکنند و میبلعند و تشکیل فاگوزم میدهند سپس فاگوزم به لیزوزم متصل میشود و تشکیل
فاگولیزوزم را میدهد که باعث تخریب عامل پاتوژن میشود.
اپسونین: مولکولهایی هستند که به عوامل پاتوژن ( اجسام خارجی،باکتری،سلولهای بدخیم و… ) باند میشوند و شناسایی آنها را راحت تر میکنند و موجب تسهیل فاگوسیتوز میشوند.اپسونینها آنتی بادی یا اجزای کمپلمان میباشند.
۲) کموتاکسی : یعنی حرکت سلولها بر اساس گرادیان شیمیایی به طرف بافت یا سلول هدف. شروع کننده کموتاکسی میتواند باکتریال ، اجزا فعال کمپلمان ، لکوترینها )که جزئی از سایتوکاینها هستند( اینترلوکین)سایتوکاینی که سلول هدف آن لوکوسیت است ( سلکتین )مولکولهایی که باعث تجمعات و حرکات سلولی میشوند( و یا اینتگرینها )که باعث اتصال نوتروفیلها به اندوتلیوم عروق یا نوتروفیلهای دیگر میشود( باشد . در نهایت به کمک اینتگرینها دیاپدز که عبور نوتروفیلها از اندوتلیوم عروق به بافتهای خارج عروقی است اتفاق میافتاد.
۳) تولید و آزاد کردن آنزیمهای پروتئولیتیک و توکسیک : همیشه نوتروفیل در مواجهه با عامل خارجی آن را فاگوسیت نمیکنند ، گاها اتفاق میافتاد که اجزا کمپلمان و مدیاتورهای التهابی )لیزوزم،میلوپراکسیداز، فسفولیپاز ، کالژناز و…( به همراه کمپلکسهای ایمنی نوتروفیل را تحریک کرده و در ایجاد پاسخ ایمنی نقش داشته باشد و با ترشح آنزیمها, عامل پاتوژن را از بین ببرند.
۴) تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن : نقش دیگر نوتروفیلها تولید رادیکال آزاد اکسیژن است . رادیکالهای آزاد اکسیژن یا بنیانهای سوپر اکساید سمی هستند و از ۲ طریق عمل میکنند :
۱) مستقیما باعث آسیب عامل پاتوژن میشوند.
۲) باعث تغییر ماکروملکولهایی مثل کالژن یا DNA میشوند و از این طریق التهاب و پاسخ ایجاد میکنند.رادیکالهای آزاد هم برای بافت های خودی و هم برای عامل پاتوژن ، سمی هستند.
ماکروفاژ/ مونوسیت:
منشا آنها Stem cellهای مغز استخوان است و از سلول های رده پیش میلوییدی مشتق میشوند.نیمه عمرشان ۱-۳ روز است. سپس Margination یا حاشیه نشینی پیدا میکنند و به جدار مویرگ میچسبند و از اندوتلیوم عروق عبور میکنند و مخزن ماکروفاژهای بافتی را تشکیل میدهند بنابر این منشا ماکروفاژهای بافتی هم مونوسیتهایی است که از خون محیطی وارد فضای خارج رگی میشوند و هم پیش سازهای ماکروفاژی که در آن بافتها تکثیر پیدا میکنند.
اعمال ماکروفاژ ها:
۱.فاگوسیتوز به ویژه ماکروفاژهای بافتی
۲.تولید و ترشح سایتوکاینها
۳.آزاد کردن مدیاتورها یا واسطههای التهابی
۴.ترشح متابولیتهایی که ز اسید اراشیدونیک مشتق میشوند
Antigen presenting cell .5
۱) فاگوسیتوز :
اینتگرینها مولکولهایی هستند که گیرندشان روی مونوسیتها قرار دارد و باعث چسبیدن عامل پاتوژن میشوند.به عالوه ماکروفاژها از طریق این گیرندهها از اندوتلیوم عروق عبور میکنند و به بافتها میروند و به ماکرفاژ بافتی تبدیل میشوند و فاکتورها و پاتوژن های اپسونیزه شده را میبلعند.
۲) تولید سایتو کاینها :
یکی از کارکردهای ماکروفاژها تولید سایتوکاینهایی است که میتواند بر روی خود ماکروفاژ یا بر سلول دیگر از جمله B وT سل تاثیر بگذارد . در واقع سایتوکاین پلی است بین سیستم ایمنی ذاتی و تطبیقی IL-1 ) ، -TNF مهمترین فاکتور تب زای داخلی IL-6) روی فعالیت لوکوسیتها تاثیر میگذارند)، Acute ( phase reactant فاکتورهایی که توسط کبد در پاسخ به التهاب تولید میشوند) ، IL-12 (روی پاسخ T helper تاثیر میگذارند) و (IL-8) باعث جذب نوتروفیلها و کموتاکسی میشوند ) سایتو کاینهایی هستند که از سلولهای التهابی و غیر التهابی ترشح میشود و باعث رشد ،تمایز ، و تکامل سلولها و برخی موارد مهار سلولهای دیگر میشوند.
۳) آزاد کردن مدیاتورها یا واسطههای التهابی و پروتئازها که میتواند از سایتوکاینهای شروع کننده ترشح مدیاتورها باشد یا کمپلکسهای ایمنی و یا اندوتوکسین و اجزا کمپلمان که باعث میشوند مونوسیتها بیایند و بنیانهای سوپراکسید را آزاد کنند و یا فیبرونکتین و پروتئازها و فاکتورهای کوآگولیشن آزاد کنند و یا باعث رسوب فیبرین در محلهای التهاب شوند.
۴) تولید متابولیتهای ارشیدونیک اسید:
نقش دیگر ماکروفاژ تولید متابولیتهایی که از اسید ارشیدنیک مشتق میشوند است. مانند : پروستاگالندین E2که باعث افزایش نفوذ پذیری عروق )permeability( و گشادی و اتساع عروق میشود همچنین پروستاگالندینِ E2جذب استخوانی توسط استئوکالستها را افزایش میدهد.پروستاگالندین F2α که پروستاسایکلین را تولید میکند همان کارهای گفته شده برای پروستاگالندین E2را هم انجام میدهد. NO یکی دیگر از متابولیتهایی است که ماکروفاژها تولید میکنند که هم باعث اتساع عروق میشود و هم با تولید بنیانهای سوپراکسید باعث آسیب بافتهای خودی و پاتوژن میشود.
Antigen presenting cells (5 :
ماکروفاژها میتوانند به عنوان سلولهای APC عمل کنند و آنتی ژن را بهT cell معرفی کنند. ماکروفاژها از این طریق MHC 1 آنتی ژن را به T CD8 معرفی میکنند و از طریق MHC2 آنتی ژن را به T CD 4 یا Th معرفی میکنند . در گذشته تصور میشد مونوسیت و ماکروفاژ مهمترین بخش APC هستند ولی امروز مشخص شده مهمترین سلولهای APC ، سلولهای دندریتیکی هستند.
Co-stimulating : کو استمیولترها مولکولهایی هستند که در سطح APCها وجود دارند و به لیگاند سطح T cell فعال شده متصل میشوند و باعث تسهیل و تسریع فعالیتT cellها میشوند.
اگر ماکروفاژها آلوده به ویروس شوند با مرگ برنامه ریزی شده یا آپوپتوز از بین میروند . ماکروفاژهای بافتی در بافتهای مختلف عبارت اند از:
مغز: میکرو گلیال
طحال: ماکروفاژهای طحالی
ریه: ماکروفاژ آلوئولی
کبد: سلولهای کوپفر
خون: مونوسیت
کلیه: فاگوسیت مزانشیال
مفاصل: سینویوسیتهای تیپ A
دندریتیک سل ها:
سلولهای هتروژن هستند که از غشاهای سلولی آنها زوائدی خارج شده و سطح نامنظمی دارند . این سلولها از دو رده میلیدی و پالسما سایتوییدی منشا میگیرند و مهمترین نقش آنها Antigen presenting cell است و میتوانند باعث co-stimulation شوند و اثراتشان درAPC ۰۰۱ تا ۰۰۳ برابر مونوسیت و ماکرفاژ است. دندریتیک سلها برای ایمونوگلوبولینهای IgG وIgF دارای HC receptorهستند . وقتی دندریتیک سلها در مواجهه با یک عامل پاتوژن قرار میگیرند فعال میشوند و تولید سایتوکاینهایی میکنند که باعث فعال شدن سیستم ذاتی یا innate میشود همچنین به علت این که آنتیژن را به سیستم adaptive معرفی میکند باعث فعال شدن سیستم ایمنی adaptive میشود. درنتیجه دندریتیک سل عاملی است که از طریق فاگسیتوز و تولید سایتوکاین در ایمنی ذاتی دخالت دارد و هم به دلیل معرفی آنتیژن بهT cell در ایمنی تطبیقی دخالت دارد.
NK Cell ها :
جزو سیستم ایمنی ذاتی هستند و از پیشردة لنفوییدی منشأ میگیرند. این سلولها مارکرها و مولکولهای سطحی که خصوصیات لنفوسیت Bو T را تأمین میکند را ندارند غیرفاگوسیت و غیرچسبنده هستند. پاسخ ایمنی را توسط مولکولهای مشابه MHC I که بر سطحشان دارند شروع میکنند. لیپیدهای باکتریال)لیپوپروتیینها( باعث فعال شدن این سلولها میشوند و یک پاسخ ایمنی سریع را ایجاد می کنند.از بین بردن سلول های بدخیم و سلول های آلوده به ویروس و پس زدن پیوند از سایر اعمال آنها میباشد. NK Cellها در سطح خود رسپتورهایی دارند که می تواند مهاری یا فعال کننده باشد و می تواند HCReceptor باشد که به بخش ثابت ایمنوگلوبولین ها متصل می شود. هنگامیکه NK در مقابل یک سلول نرمال قرار میگیرد، یک سری از مولکول هایی که در سطح سلول نرمال قرار دارد، به رسپتور فعال کننده متصل میشوند و همچنین مولکول های که MHC I که در سطح سلول نرمال قرار دارد به گیرندة مهاری NK متصل میشوند. در این صورت یک حالت توازن و تعادل بوجود می آید و NK فعال نمی شود و بافت خودی را تخریب نمی کند. اما زمانی که یک سلول پیر یا آلوده به ویروس یا بدخیم در مقابل NK قرار میگیرد، چون مولکول های سطحی این سلول ها تغییر کرده، مولکول هایی که باید به گیرنده فعال کننده متصل شوند سالم بوده و متصل میشوند اما مولکولی که باید به رسپتور مهارکننده متصل شود و آن را فعال کند در سطح این سلولها وجود ندارد و درنتیجه تعادل به هم خورده و NK فعال می شود و آن سلول ها را لیز می کند.
ماستسل ها و بازوفیل ها:
این سلول ها منشا میلوییدی دارند و مهمترین تحریک کنندة این سلول ها IgE است. البته به کمپلمان و سایتوکاین ها هم پاسخ می دهند. وقتی این سلول ها فعال می شوند، اگزوسیتوز اتفاق میفتد و گرانولهایی که در داخل این سلول ها هستند)شامل پروتئازها، تریپتازها، کربوکسی پپتیدازها، …( آزاد میشوند و تخریب یا آسیب بافتی اتفاق میفتد. همچنین این گرانول ها می توانند شامل هیستامین یا فاکتورهای رشد فیبروبالستی باشند که در نتیجة آن فیبروز در بافتی که التهاب وجود دارد رخ میدهد.
ائوزینوفیل ها:
این سلول ها بیشتر در واکنش های آلرژیک و عفونت های انگلی نقش دارند و تحت تاثیر IL-5 رشد و تکامل و تمایز مییابند و تحت تاثیر IgG، IgE و IgA فعال می شوند. ائوزینوفیل ها دارای یک سری پروتئین های کاتیونیک و بازیک هستند که برای کرم ها و انگل ها توکسیک می باشند. در برخی بیماری ائوزینوفیلیک نقش بارزی دارند و این های روماتولوژیک مانند واسکولیت های بسیار حساس و سلولها دارای آنزیم پراکسیداز میباشند.
کمپلمان:
جزء محلول ایمنی ذاتی هستند. شامل آنزیم هایی پالسمایی و پروتیین های تنظیم کننده و پروتیین هایی هستند که به صورت آبشاری فعال می شوند و در نهایت باعث لیز سلولی می شوند. به عنوان ماده ای که اثرات باکتریوساید و باکتریولیتیک دارند شناخته می شوند. کمپلمانها معموالً در کبد ساخته میشوند و نقش ایمنی همورال را در ایمنی ذاتی بازی میکنند یعنی به کمپلکس های ایمنی باند میشوند و اگر همراه کمپلکس در بافتهای نامناسب رسوب کنند باعث التهاب و آسیب آن بافت میشوند. کمبود کمپلمان باعث عفونت و بیماریهای اتوایمیون میشود و بعضی از اجزای قابل اندازه گیری آن در تشخیص برخی بیماریها کاربرد دارد. کمپلمان در کلیرانس یا پاکسازی سلولهای آپوپتوتیک هم نقش دارند.
اعمال کمپلمان:
۱٫ نقش اصلی کمپلمان، اپسونیزاسیون است. یعنی سطح باکتری را از طریق مولکول هایی که دارد میپوشاند و باعث تسهیل فاگوسیتوز میشود. همچنین با اتصال به کمپلکس ایمنی باعث تسهیل در فاگوسیتوز آنها میشود.
۲٫ تغییراتی در غشای سلول پاتوژن ایجاد میکند و باعث لیز سلولی میشود.
۳٫ بر روی سایت هایی که روی فاگوسیت ها دارد متصل میشود و باعث فعال شدن فاگوسیتوز میگردد.
*فعال شدن کمپلمان :
از ۳ مسیر صورت میگیرد:
۱- مسیر کالسیک. در آن کمپلکس آنتیژن-آنتیبادی اجزای ۱ و ۲و۴ کمپلمان فعال میشود.
۲- مسیر آلترناتیو. توسط عوامل پاتوژن میکروبی و ویروسی)پروتیین های )B,D,P فعال می شود.
۳- مسیر لکتین. که از طریق مولکول های انتهایی مانوز که در سطح میکروب ها هست)مانوز-بایندینگ( باعث فعال شدن کمپلمان می شود. پس از فعال شدن این ۳ مسیر، جزء C3 کمپلمان فعال میشود و به دنبال آن اجزای ۵،۶،۷،۸،۹ کمپلمان نیز فعال می شوند و کمپلکس )Membrane Attack Complex(MAC تشکیل می شود که باعث تغییر در غشای سلول پاتوژن و لیز سلولی میشود. همچنین رسوب کرده و از طریق کمپلکس ایمنی میکروب را میپوشاند و باعث تسریع اپسونیزاسیون نیز می شود.
*نکته: در مسیر کالسیک جزء C1q از طریق کمپلکس آنتیژن-آنتی بادی فعال میشود. در نتیجه مسیر کالسیک پُلی است بین سیستم ایمنی ذاتی و تطبیقی.
۴٫ نقش دیگر کمپلمان پیشبُرد التهاب است. برخی از اجزای کمپلمان )C3a,C4a,C5a( به عنوان آنافیالتوکسین اثر می کنند و باعث آزادشدن مدیاتورهای التهابی مثل هیستامین که منقبض کننده عضالت صاف است میشوند.
۵٫ کمپلمان نقش کموتاکسی یا فراخوانی سلولهای التهابی را نیز دارد.
ارتباط کمپلمان با بیماریهای روماتیسمی :
در بیماری هایی که آنتی بادی ها و ایمونو کمپلکس ها در آن نقش دارند)مانند همولیز، کاهش پالکت، ترومبوسایتوپنی های ایدیوپاتیک و …( برای کمپلمان هم نقشی در نظر گرفته میشود. همچنین ممکن است کمپلمان و ایمونوکمپلکس در جدار عروق رسوب کنند و موجب درگیری ارگان های مختلف شوند و بیماری هایی نظیر سینوویت ، واسکولیت ، درماتیت و گلومرونفریت))GN را ایجاد کند. کمبود کمپلمان به صورت اکتسابی در بیماری لوپوس دیده می شود. اندازه گیری ان در تشخیص و Follow up این بیماری مهم است. افرادی که کمبود جز یک کمپلمان را دارند به احتمال %۹۰ می توانند لوپوس بگیرند یا کمبود C4 به میزان %۸۰ و کمبود C2 به میزان %۹۰ می تواند فرد را مستعد ابتال به لوپوس کند. مشخصه ی لوپوس در این بیماران این است که از سنین پایین تظاهرات بیماری شروع می شود و تظاهرات پوستی تظاهر غالب این بیماران است و آنتی اورگ )نوکلئوپروتئین هایی است که وزن مولکولی پایینی دارند( در این بیماران مثبت می شود. اگر کمبود جز C3 باشد فرد مستعد عفونت های پیوژنیک می شود اگر اجزای C5-9 کمبود داشته باشند افزایش شانس ابتال به عفونت ها را داریم. اگر اختالل در فعال شدن مسیر آلترناتیو باشد فرد مستعد عفونت های نایسریایی و مننژیت باکتریایی می شود. کمبود مهارکننده ها با آنژیوادم و کمبود فاکتورهای H یا I هم باعث عفونت پیوژنیک می شود.
اندازه گیری کمپلمان برای تشخیص شدت بیماری و پاسخ به درمان بکار می رود.
ایمنی Adoptive یا تطبیقی:
این نوع از ایمنی در مهره داران دیده می شود و سلول B و T از طریق گیرنده های اختصاصی که بر علیه آنتی ژن در سطح خود دارند آنتی ژن را شناسایی می کنند و پاسخ ایمنی بر علیه عامل پاتولوژیک شروع می شود. به دنبال مواجهه اول این ایمنی با آنتی ژن ، پاسخ اولیه که یک آمادگی ایمنی است ایجاد می شود اما پاسخ دوم به دلیل وجود حافظه ایمنی شدیدتر و سریع تر است. این ایمنی دارای دو بازوی هومورال و سلولی است.
T Cell :
به کمک APC ها که می تواند MHC I یا MHC II باشد به گیرنده های سطحی خودشان TCR متصل شوند و Ag را به T Cell معرفی کنند و سلول T فعال می شود. به صورت اختصاصی عمل می کنند و هر کلون T Cell فقط برای یک رسپتور آنتی ژنیک خاص فعال است. منشا آنها رده ی لنفوئیدی در مغز استخوان است و بعداز ساخته شدن به شکل نابالغ وارد تیموس شده و در آنجا مارکرهای سطحی خود را پیدا می کنند و به شکل بالغ در می آیند. T Cellها به واسطه ی مارکر سطحی خودشان یا همان CD ها تقسیم بندی می شوند. اگر در سطح خود CD4 داشته باشند به عنوان Th شناسایی می شوند و اگر CD8 داشته باشند تحت عنوان T سایتوتوکسیک شناسایی می شوند و مستقیما برعلیه مولکول پاتوژن عمل می کند و موجب لیز سلولی می شوند. سلول های Th به واسطه ی سایتوکین ها یا با تماس مستقیم با سلول های دیگر باعث رشد و تکامل و بلوغ و فعالیت سلول های مختلف می شوند. T Cell ها می توانند بر روی رده ی اریتروئید تاثیر بگذارند و باعث بلوغ سلول های رده ی اریتروئید در مغز استخوان می شوند. همچنین می توانند بر روی B Cell ، مونوسیت و ماکروفاژ هم تاثیر بگذارند و باعث فعال شدن و تنظیم فعالیت آنها شود.
T Cell ها %۸۰-۶۰ سلول های لنفوسیتی خون محیطی را تشکیل می دهند ، %۴۰-۳۰ سلول های لنفاوی در غدد لنفاوی هستند و %۳۰-۲۰ سلول های لنفاوی متمرکز در طحال را تشکیل می دهند.
ساختمان T Cell Receptor : از دو زنجیره ی و β تشکیل شده که این زنجیره ها یک بخش ثابت )Constant( و یک بخش متغیر )variable( دارند و توسط پیوند های دی سولفیدی به هم متصل شده اند. بخشی از ساختار گیرنده trans membrane است. در محل بخش متغیر یک site هایی وجود دارد که آنتی ژن از آنجا به رسپتور متصل می شود.
اگر APC از طریق MHC I بر روی سلول T تاثیر بگذارد T Cell CD8 می شود به عنوان سلول T Cytotoxic شناخته می شود و موجب لیز سلولی می گردد.
اگر APC از طریق MHC II روی سلول T تاثیر بگذارد T Cell CD4 می شود که به عنوان Th شناخته می شود.
بخشی از گیرنده سلول T که در داخل سلول است در انتقال سیگنال هایی که از بخش خارج سلولی به داخل سلول می آیند نقش دارد.
Co-Stimulator ها مولکول هایی هستند که در سطح APC ها واقع شده اند و وقتی به پروتئین ها یا لیگاندهای سطح T Cell متصل می شوند موجب تداوم عمل سلول T می شوند.
عملکرد -۱ :TCell بازوی سلولی سیستم ایمنی -۲ Adoptive تنظیم عملکرد B Cell از طریق سایتوکین های تولیدی و یا تماس مستقیم -۳تنظیم فعالیت مونوسیت ها -۴در مسیر تکامل و تمایز رده ی اریتروئید در مغز استخوان تاثیر گذارند.
B Cell :
سلول های لنفوسیتی با منشا مغز استخوان می باشند که در همان جا به تکامل رسیده و بعد وارد جریان خون می شوند. در بافت های لنفاوی ، پالک پی یر در روده ، لوزه ها ، طحال و غدد لنفاوی جایگزین می شوند. پپتید های مختلف ، پروتئین ها ، اسید های نوکلئیک ، پلی ساکارید ها ، لیپید ها و … می توانند محرکی برای فعالیت B Cell باشند. این سلول ها آنتی بادی ها را تولید کرده و در ایمنی هومورال نقش دارند.
نکات جزوه ۹۰ای ها: -۱در آماده سازی آنتی ژن ها نقش دارند.)APC هستند( -۲ برای شناسایی Ag نیازی به APCها ندارند. -۳در صورت برخورد Ag با گیرنده سلول B ، این سلول ها از فرم immature به فرم بالغ تبدیل می شوند و Ab ترشح می کنند.
B Cellها %۱۵-۱۰ لنفوسیت های خون محیطی را تشکیل می دهند.
%۰۵ لنفوسیتهای طحالی
%۰۱ لنفوسیتهای مغز استخوان را شامل میشوند
در سطح B cell ، ایمونوگلوبولین ها به ویژه IgM وجود دارد که همراه باIgD گیرنده B cell را تشکیل میدهد. در واقع گیرنده B cell یک ایمونوگلوبولین trance membrane است.
آنتی بادی (ایمونوگلوبولین) :
سلول B که توانایی تولید آنتی بادی را پیدا میکند تحت عنوان پالسما سل شناخته میشود و عملکرد اوّلیهشان این است که به آنتی ژن متصل میشود و آن را غیر فعال میکند و در پاک سازی سموم باکتریها و سلولهای که آلوده به ویروس و سایر موادی که برای بدن پاتوژن هستند نقش دارد.
شامل ۲ زنجیره سنگین و ۲ زنجیره سبک اند که توسط پیوند دی سولفیدی به هم متصل شده اند . دارای یک بخش ثابت و یک بخش متغیر اند که بخش ثابت به Fc رسپتور بر روی NK سل ، ائوزینوفیل ماکروفاژ ، نوتروفیل … متصل شده و موجب حذف پاتوژن میشوند و از این طریق نقش حیاتی خود را ایفا میکنند . بخش متغیر آن به آنتی ژن متصل میشود.
بر اساس نوع زنجیره سنگین به ۵ گروه تقسیم میشوند :
۱) IgG :
۵۷-%۰۸ ایمونوگلوبولینهای سرم را تشکیل میدهند. ۴زیر گروه دارد و در پاسخ ثانویه ایمنی تاثیر میگذارد. IgGتنها ایمونوگلوبولین ای است که توانایی عبور از جفت را دارد نقش مهمIgG اپسونیزاسیون و فعال کردن مسیر کالسیک کمپلمان است همچنین در سایتوتوکسیسیتی با واسطه سلولی نقش دارد و میتواند بر روی فعالیت B cell اثر مهاری داشته باشد.
IgG توانایی باند شدن به پروتئینهای باکتری استافیلوکوک و استرپتو کوک را نیز دارد.
۲) IgM :
توانائی فعال کردن کملپلمن از مسیر کالسیک را دارد و بر روی B cell ساختار رسپتور آنتی ژنیک را تشکیل میدهد و یک جز مهم در کمپلکس ایمنی محسوب میشود .
IgM اولین ایمونوگلوبولین ای است که در پاسخ ایمنی ساخته میشود در نتیجه اولین ایمونوگلوبولینی که در بدن نوزاد ساخته میشود IgM است.
نکته: IgG و IgM کمپلمان را از مسیر کالسیک فعال میکنند.
۳) IgA :
۷-%۵۱ ایمونوگلوبولین سرم را تشکیل میدهد و شامل ۲ زیر گروه میشود . در شیر ، اشک ، بزاق ، ترشحات دستگاه گوارش ، و تنفس و سایر مخاطات وجود دارد . IgA کمپلمان را از مسیر آلترناتیو فعال میکند و یک اثر ضد ویروسی بسیار قوی دارد.
۴) IgD :
مقادیر اندک در سرم وجود دارد و به همراه IgM در تشکیل گیرنده B cell نقش دارد.
۵) IgE :
مقادیر اندک در سرم وجود دارد و در واکنشهای افزایش حساسیت سریع و فوری باعث فعال شدن ماست سلها و ائوزینوفیل میشود.
نکته ۱ : IgG دارای ۴ زیر گروه و IgA دارای ۲ زیر گروه است.
نکته ۲ ( گیرنده B سل که باعث شناسی آنتی ژن میشود از جنس ایمونوگلوبولین است.
ساختار ایمونوگلوبولین هرIgG دارای دارای ۲ زنجیره سبک و سنگین است که هر زنجیره دارای یک بخش ثابت است که به Fc رسپتور ماکروفاژ و کمپلمان باند میشود و باعث هضم عامل پاتوژن میشود.
بخش دیگر قسمت متغیر زنجیره است که به آنتی ژن باند میشود و برای هر آنتی ژن اختصاصی عمل میکند.
هنگام ورود آنتی نژ به بدن پاسخ اوّلیه افزایش سطح IgM است ، IgG با فاصله زمانی طوالنی تر نسبت به IgM افزایش میابد اما در مواجهههای بعدی با همان آنتی ژن به دلیل حافظه ایمنی B سلها فعال شده مقادیر زیادیIgG تولید میکند بنابر این پاسخ ثانویه هم سریع تر است و هم ایمونوگلوبولین بیشتری ترشح میکند.
نکته: IgMدر پاسخ ایمنی اوّلیه وIgG در پاسخ ایمنی ثانویه دخالت دارد.
هنگامی که عامل پاتوژن وارد بدن میشود APCها میایند و مولکولهای آنتی ژنیک را از طریق مولکولهای MHC 2 به T CD4 یا T کمکی و از طریق مولکول MHC1 به T CD8+ معرفی میکند.
مولکولهایT کمکی توسط مدیاتور ها و سایتوکاینهایی که تولید میکنند هم باعث فعال شدن T helperهای دیگر میشوند و هم باعث فعال شدن Bسل ها و تولید آنتی بادی میشوند . آنتی بادیها به همراه آنتیژن ، کمپلکس آنتی ژن آنتی بادی را تشکیل میدهند که باعث تخریب و آسیب بافتی میشود.
بعد از تشکیل کمپلکس آنتی ژن-آنتی بادی این کمپلکس در خون گردش میکند و در بافتهای مختلف رسوب میکند و باعث ایجاد واسکولیت ، درماتیت ، ساینویت و ،،، شود.
همچنین سلولهای T CD4+یا T helper با تولید سایتوکاینها و مدیاتورهای التهابی باعث فعال شدن ماکروفاژها شده و پاسخ ایمنی با واسطه T CD8+ ایجاد میکنند و باعث آسیب توبولی در بافت کلیه میشود
سلولهای T helperبا تولید سایتوکاین میتواند باعث فعال شدن T CD8+ شوند و اثر سایتو توکسیک ایجاد کند . میتواند باعث پرولیفراسیون ساینویال و در واقع تولید کالژن شود. همچنین میتواند باعث فعال شدن B cell ها و تولید آنتی بادی بعدی و فیبرو بالست شود.
سایتو کاین:
پروتئینهای محلولی هستند که توسط انواعی از پروتئینهای خون ساز یا غیر خون ساز تولید میشوند و هم برای ایمنی ذاتی و هم ایمنی تطبیقی حیاتی هستند.
نقش سایتو کاینها:
۱.تنظیم رشد و تکامل سلول ها
۲.در فعال شدن سلولها و راه انداختن پاسخ های ایمنی تاثیر گذر اند
۳.در پروسه التهابی نیز نقش دارند
برخی از سایتو کاینها بر روی سلولهای مختف تاثیر میگذارند و طیف وسیعی از فعالیتهای سیستم ایمنی را تحت پوشش قرار میدهند.
عملکرد سایتو کاینها به سه بخش تقسیم میشود:
۱.اتوکرین: یعنی هم سلول ترشح کننده سایتوکاین و هم سلول هدف یکی باشد.
۲.پاراکرین:یعنی سلول هدف سلول مجاور سلول ترشح کننده سایتو کاین میباشد.
۳.آندوکرین: بعضی سایتوکاینها در داخل گردش خون ترشح میشوند و در بافتهای دور دست عمل میکنند
نکته : ماکروفاژها وقتی در مواجهه با آنتی ژن قرار میگیرند سایتوکاینهایی را تولید میکنند که اتوکرین میباشد و روی خودشان اثر میگذارد.
سایتوکاینها آثار خود را از طریق تغییر بر روی فعالیت ژنی اعمال میکند و همچنین باعث رشد بعضی سلولها میشود و یا باعث اثر تحریکی یا مهاری روی بعضی دیگر میشود.
سایتو کاینهای که بر روی لکوسیتها عمل میکنند : اینترلوکین
سایتو کاینهای که باعث فراخوانی سلولی میشود : کموکاین
سخن نویسنده : به دلیل در اختیار نداشتن اسالیدها استفاده از تصاویر و نمودارها در جزو آنچنان مقدور نبود. امیدوارم اگر غلط امالی یا اشکال علمی و … وجود داشت به بزرگی خودتان ببخشید
از تمامی دوستانی که در تهیه این جزو همکاری کردن به ویژه فرناز عزیزم کمال تشکر را دارم.
سخن تایپیست : مرسی از امیر امین و سعید گل که کمک کردن و سینا شیری گل.
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظریست
گر نظر پاک کنی مسجد و می خانه یکیست